آن کسی که برود گوشه خانه اش بماند ، نه بداند که دشمن اسلام چه کار می خواهد بکند ، نه بداندکه امروز مسلمین نیازمند هستند ، نه بداند که امروز ذهنیت واقعیت زندگی مسلمان را چه چیز های تهدید می کند ، نه بداند که جریان فساد و انحراف کدام است ، نه بداند که دشمن از چه راههایی وارد می شود که جامعه اسلامی را از بین ببرد و نامبود کند ،نه بداند که حیله های دشمن چیست و راههای مقابله با ان کدام است ، از وجود خطرات عظیم استکبار جهانیاطلاع ندارد ،و نمی داند که صهیونیسم و ارتجاع و امپریالیسم و استکبار جهانی و مکتبهای الحادی و التقاط چیست ؛ حالا می رود ‹‹ جواهر ›› را باز می کند و چهار جلد کتاب حدیث را جلویش می گذارد ، تا برای مکلفان و اداره زندگی آنها . حکمی استباط کند . این فرد ، نمی تواند تفقه در پیدا کند .

اگر دیروز همت ما . فقط کتاب صلات و طهارت و زکات و صوم و حج و حداگثر متاجر و اجاره بود . امروز مساله و احتیاج ما ، همه شئوون زندگی یک جامعه است . ما فقهی لازم داریم که بتواند حکومت و سیاست خارجی و روابط بین الملل و برخورد با شبکه اقتصادی عظیم جهانی را پاسخگو باشد . امروز دیگر مسئله آن نیست که فلان بن فلان ، قاطرش را از فلان جا بار می کرد تا به فلان جا ببرد ، یا مثلا پیله وری . تجارت می کرد و ما بیع و شرای اورا مشخص بکنیم . امروز ، ما با شبکه های اقتصادی دنیا مواجهیم گ مساله نفت . مساله دلار . مساله تجارت خارجی . مساله منابع اولیه . آیا اسلام در اینها حکمی دارد ، یا نه ؟! اگر بگویید ندارد ، که اسلام را ناقص دانسته اید . مگر میشود نداشته باشد ؟ حالا که هست ، چه کسی باید آنها را استنباط کند ؟عزیزان نظرات شما سازنده خواهد بود اگر مارا مورد لطف خود قرار بدهید